روزانه ی صبا

آخرین مطالب
  • ۹۲/۰۲/۱۷
    5
  • ۹۲/۰۲/۰۸
    4
  • ۹۲/۰۲/۰۳
    3
  • ۹۲/۰۱/۲۸
    2
  • ۹۲/۰۱/۲۶
    1

5

آدمها گاهی عاشق می شوند.

گاهی آنقدر دلشان کسی را میخواهد که تحمل چند ساعت ندیدنش هم برایشان سخت میشود.

چه گناه دارند آدمهایی که یواشکی و با حسرت کسی را نگاه میکنند که انگشتانش در انگشتان کسی گره خورده.

و چه بیشتر گناه دارند اگر مجبور باشند هر روز این صحنه را ببینند!

و چه گناه دارم من... که دلم پیش کسی ست که در حسرت نرسیدن به عشقش مانده

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۱:۰۴
صبا

4

الان حدود 2 ساعت دارم سعی میکنم وارد یه سایت بشم که اینترنت ملی بازش کنه

یه سایت ادبی

حتی سایتی که فقط شعرای حافظ و سعدی رو داشته باشه

نمیشه که نمیشه که نمیشه

سعی کردم دنبال وبلاگ های بروز شده همین بیان بگردم

اونم پیدا نشد

چند تا سایت برا وبلاگای بروز شده نشون داد اما اونا هم باز نشد

احساس میکنم تو یه بیابون خشک بی آب و علف گیر افتادم

این یه پیامه که دارم با دود براتون میفرستم

هر کی دید یه آتیشم روشن کنه دلم گرم بشه که تنها نیستم.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۹:۲۸
صبا

3

آقا جا شما بگید


1- کار کردن یه خانم تو یه محیطی که همشون مرد هستن، یه جایی مثل یه انبار که اکثرا کارگرن و خوب کلا آدمایین که زیاد یه چیزایی رو رعایت نمی کنن و آدم همیشه معذبه در عوض محیط تقریبا آرومیه و کسی کاری به کسی نداره و شاید در روز تقریبا 10 تا جمله هم حرف نزنی.


2- کار کردن یه خانم تو یه محیط اداری پر رفت و آمد با کلی همکار و روزای خوب و بد و شوخی و خنده و ناراحتی و دعوا و از این مسائل

کدومش بهتره؟ها؟

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۰۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۸:۳۷
صبا

2

فکر میکنم هیچ وقت نباید از پیش اومدن اتفاقات غیر منتظره ترسید یا سعی کرد از بروزشون جلوگیری بشه.

همیشه این اتفاقای پیش بینی نشده و غیر منتظره بد نیستن و حتی گاهی باعث  ایجاد یه جهش تو زندگی میشن.

خیلی وقتا وقتی به چیزی عادت کنیم فکر از دست دادنش هم ناراحتمون می کنه در صورتیکه شاید اون از دست دادن به نفعمون باشه.

حتی عادت به داشتن یه خاطره

یا یه چیزی که ما رو یاد خاطره ای بندازه

چند تا مسج روی گوشی که به هیچ عنوان حاضر نیستیم اونا رو از دست بدیم با اینکه شاید دیدنشون حس خوبی بهمون نده و و ما رو یاد روزای خوبی نندازه.

ولی وقتی یه اتفای مثلا خراب شدن حافظه گوشی باعث بشه ناخواسته اون مسجا پاک بشه و هیچ راهی هم برای برگردوندشون نباشه بعد از یه مدت میفهمیم که واقعا نبودن اونا خیلی هم مهم نیست.

ما فقط عادت داشتیم که اونا باشن و با اینکه بودنشون یه جور خودآزاری بود...

بهتره سعی کنیم با لجبازی جلوی اتفاقات رو نگیریم و بزاریم پیش بیاد و یه جهش توی زندگیمون بوجود بیاره شاید اون جهش مارو به جلو پرتاب کنه.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۲ ، ۱۳:۰۱
صبا

1

به چشم های من خوب نگاه کن...

حالا بگو، چه چیزی اینقــــــدر مرا نخواستنی می کند؟!

انقدر غرورت را به رخ من نکش.

منی که دل ساده ام با کمی محبت خام می شود، فریب می خورد، می بازد...

و تو... ریشخندی می زنی در دلت و متکبرانه و خوشحال از این پیروزی.

طفلکم، کاش این همه غرور و سرسختی تو را در مقابل سوپر استار های به ظاهر دست نیافتنی پیروز کند.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۰۹:۳۸
صبا